جدیدترین اس ام اس های عاشقانه

زندگی باور آرزوهای قشنگه من برات آرزوهای قشنگ میکنم تو باور کن!

جدیدترین اس ام اس های عاشقانه

زندگی باور آرزوهای قشنگه من برات آرزوهای قشنگ میکنم تو باور کن!

شعر کوتاه sher kotah

شعر عاشقانه


شعر کوتاه
sher kotah



آه، تا قله هیچ راهی نیست
گفته بودند بعد از این قله
پشت این کوه، زندگی جاریست

قله شد فتح
ای دریغ آری

باز هم بود قله های دگر
باز شیب و فراز تکراری.


شعر کوتاه
sher kotah



کوچک بودم تو چشمگیرم کردی
با آمد و رفتنت اسیرم کردی

من در خود نیز سالها گم بودم
ای عشق چگونه دستگیرم کردی؟


شعر کوتاه
sher kotah



صیاد بی رقیب غرور پلنگ ها!
تُنگ اسارت هیجان نهنگ ها!

ای در رگان هر چه شتابان درنگ ها
آمیزش غریب شراب و شرنگ ها

ای چشم شوخ! در کف فرهادها شکست
با عشوه های شیشه ای ات قلب سنگ ها

دریا و آسمان و زمین، سبز پشت سبز
آیینۀ زمرد اندام رنگ ها

پلکی بزن که باز زمین زیر و رو شود
مبنای سالخوردۀ این نام و ننگ ها

تاریخ را دوباره به غمزه رقم بزن
تقویم صلح و سازش و تقدیر جنگ ها!

  

شعر کوتاه
sher kotah



گلخندۀ آذرخش، تشخندۀ کیست؟
ترکش ترکش، خشم فروزندۀ کیست؟

تندر که چنین طبل جنون می کوبد
آیا ضربان قلب کوبندۀ کیست؟


شعر کوتاه
sher kotah



چگونه فراموشت کنم
وقتی تمام آسمان
به رنگ چشم های توست؟


شعر کوتاه
sher kotah



از داغ عطش لب غزل تفدیده است
در سینۀ مثنوی غمی پیچیده است

خالی شده جام جانم از جرعۀ او
رگهای رباعی دلم خشکیده است


شعر کوتاه
sher kotah



برای نفرت وقت نداشتم
چرا که اجل مانعم می شد
و عمر چنان دراز نبود
که من بتوانم
کینه را به پایان برم

برای عشق نیز فرصت نبود
اما از آنجا که باید کاری کرد
پنداشتم
زحمت کوچ عشق
ما را بس.


شعر کوتاه
sher kotah



اگر دستم رسد بر چرخ گردون
از او پرسم که این چون است و آن چون

یکی را داده ای صد گونه نعمت
یکی را قرص جو آلوده در خون


شعر کوتاه
sher kotah



باران گرفته ام به هوای شکفتنت
جاری در امتداد ترک خوردۀ تنت
با اشک های حلقه شده پای گونه هات
با دست های حلقه شده دور گردنت

من متهم به رابطه با واژۀ توام
مظنون به دستکاری گل های دامنت
این گرگ و میش وقت طلوع است یا غروب
در چشم های نیلی مایل به روشنت؟!


شعر کوتاه
sher kotah



بر دل خون من دمی دیده نظر نمی کند
بر لب خشک من نمی دیدۀ تر نمی کند
سوخت ز عشقش این جگر نیست مرا ز خود خبر
آهن و آتشم دگر هیچ اثر نمی کند

گردۀ باد زین من کینۀ خصم دین من
سینۀ آهنین من فکر سپر نمی کند
خون گلوی عاشقان آب وضوی عاشقان
زانکه به کوی عاشقان عقل گذر نمی کند

بیهده نیست عاشقی وای که چیست عاشقی
بی خبریست عاشقی عشق خبر نمی کند
جمله زبان و بی سخن سوز چو شمع و دم مزن
جز به درون خویشتن شمع سفر نمی کند


شعر کوتاه
sher kotah

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد