کلماتی بفرست که خلاصم کند از دلتنگی. که منور بزند در روحم مین خنثی شده را هیچ امیدی به عوض کردن این منظره نیست کلماتی بفرست که به اندازه خمپاره تکانم بدهد
رویای دور! باز هم بیا... باز هم بخوان... باز هم برو... مبادا چرخه ی زندگی مرا مختل کنی! رفتنت مردن یک پاییز است... من به اندازه ی هر برگ خزان دلتنگم...
گوشتو تیز نکن دلی که شکست صدا ندارد درد دارد...... درد اگر میخوای صدای دل شکستمو بشنوی چشماتو باز کن اونایی که از چشم میریزه صدای شکسته شدن دلمه میشنوییی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟