کربلا.... دلم برایت تنگ است... دلم برای نوای "لبیک یا حسین" پر از غوغای حرم تنگ شده... در کربلا آنقدر از خود بی خود میشوی که اصلا یادت میره زبانی هم برای حرف زدن داری....
اعتراف میکنم اعتیاد دارم, انهم شدید معتاد بوسه هایی هستم که نانازم با عشق بر گونه هایم میگذارد بمان, من این دوس داشتنی ترین اعتیاد را تا اخر عمر میخواهم
ما همان آدمهایی هستیم که به راحتی دیگران را ترک میکنیم اما وقتی کسی ترکمان میکند جوری که انگار دنیا به آخر رسیده باشد بغض گلویمان را خفه می کند... راستی یادم رفت بگویم :آنچه عوض دارد گله ندارد...