یکی از فانتزیای من اینه که با مادرشوهر آیندم اونقدر صمیمی باشم که
هر وقت گفت عروس پاشو این کارو انجام بده، بهش بگم :پاشو خودت من حال ندارم!!! خخخخ
یه همچین دخمل نازیم من!!!!!
مامانم نمیزاشت چهار شنبه سوری بریم بیرون منم هی اسرار کردم
بعد بابام اومد بگه میخواید برید برید ولی خون از دماغ کسی بیاد من میدونم با شما
برگشت گفت مو از دماغ کسی بیاد من میدونم باشما درودیوارو گاز میزدم به قرآن
فک و فامیله داریم؟؟؟
دیشب تولد پسر داداشم بود (۴ سالشه) واسش جشن حسابی گرفتیم
من واسش یه تاپ وشورت کادو گرفتم. وقتی بهش دادم جلو همه لخت شد هدیه های منو پوشید.
تاحالا کسی اینجوری بهم ابراز علاقه نشون نداده بود
ادامه مطلب ...