گر سکوتم را به دیده بنگرم
کز دلم فریاد را با خود برم
تا بگیرم من ثمر از این سمر
لاجرم عمر دگر باید خرم
دوبیتی از حافظ
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سر و دست و تن و پا را
هر آنکس چیز می بخشد، ز مال خویش می بخشد
نه چون حافظ که می بخشد سمرقند و بخارا را
اگرخواهی که گل بینی رخ خود را تماشا کن
و گر میل خزان داری نگاهی جانب ما کن
عکس گل زیبا
ای گل از شکل تو با ناز و خرامت گویم
هر چه گویم همه داری ز کدامت گویم؟
ادامه مطلب ...
زندگی شاید آن لبخندی ست، که دریغش کردیم
زندگی زمزمه پاک حیات ست، میان دو سکوت
زندگی، خاطره آمدن و رفتن ماست …..
هر کی که بهت گفت دوست دارم،
باور نکن،
خیلی ها میگن بارون رو دوست داریم
ولی با چتر میرن زیرش ..
ادامه مطلب ...
آنکه مست آمد و دستی به دل ما زد و رفت
در این خانه ندانم به چه سودا زد و رفت
خواست تنهایی ما را به رخ ما بکشد
طعنه ای بر در این خانه تنها زد و رفت
عکس متن دار غمگین
باید امشب اشک را باور کنم
لحظه را با گریه هایم سرکنم
باید از گنجینه ى اندوه و اشک
گونه هاى خشک شب را تر کنم