لا مصب وقتی می خوای درس بخونی. نمی دونم خاطرات می اید جلوی چشمت که سابقه نداره مثلا دیروز داشتم درس شروع می کردم یاد این افتادم سال دوم دبستان به یکی پنجاه تومن قرض دادم هنوز ازش نگرفتم...
قرار بود با یه اسب سفید برم دنبال دخترِ آرزوهام بعد به این نتیجه رسیدم “خوو لامصب یکی دو تا نیستن که! ” حالا قرار شده یه مینی بوس بگیرم یکی یکی برم دنبالشون ! والا!!