مرض عشق این روزهاشباهت زیادی به آدامس دارد
اول شیرین بعد دوست داشتنی سپس تکراری بعد خسته کننده و در آخر هم دور انداختنی
حالم حال گرگی است که خداوند توبه اش را پذیرفته ولی
مردم میگویند :توبه گرگ مرگ است.
داشتم اشک هایم راروی نامه ای عاشقانه با قطره چکان جعل میکردم خاطرم آمد
شاید دلتنگ خنده هایم باشی ببخش اگر این روزها عشق با گریستن اثبات میشود.
هر روز بر روی دلم می نویسم :” عاشقی تا اطلاع ثانوی ممنوع ”
به رویای با تو بودن که می رسم دیگر بار دلم می لرزد...
اگرخوبان عالم جمع باشند/یقینا"نزدمن تو بهترینی/ اگرازخوبترهاحلقه سازند
تو در ان حلقه می دانم نگینی.
((زنده باد......... بعضیا))
چنگ بزن
پریشانی ِ گیسوانم را
و با حرارت بوسه هایت
جهنمی به پا کن
"در بهشت آغوشت"....
شبی که
زنی جدید سر بر بازوی تو
و خیالی کهنه
سر بر سینه ی من...
شبی که بهشت بازوانت را ندارم
کاکتوس ها را بغل می کنم
و برایشان از تفاوتِ آغوش با آغوش می گویم!
ناسپاس از عشق پاکت نیستم، منکه عمری با خیالت زیستم
دوستت دارم به جان تو قسم، روی حرفم تا ابد می ایستم...
تویی که عشقمو از نگاه من میخونی /تویی که تو تپش ترانه هام پ
نهونی /تویی که همنفس همیشه آوازی
/تویی که آخر قصه ی منو میدونی.
به من گفتی که بی دوست باران هم بوی تشنگی میدهد...
و من به توگفتم از بودنم سیرابت میکنم به شرط آنکه اضافه ام را دور نریزی..
مرا برای روزهای قحطی ات نگه دار...
ازدواج همیشه به عشق پایان داده است.
((ناپلئون بناپارت))
بهشت را خانه ای ساخته ایم در دوردستهآ...
غافل از اینکه نَشکستنِ دلی هم، بهشتی عظیم است...
بچه هاتوروخدا دیگه تواین سال جدید، دل نشکنید.. تاوانش سنگینه :' (
مدرسه ی زندگی، درکلاس دنیا، سرزنگ املا، یادمان باشد برای محبت تشدید بگذاریم
تا نیم نمره از محبت ها کم نشود