بچه که بودم یه آزمایش خفنی رو مگس ها انجام دادم دوتا مگس رو زنده گرفتم اولی رو پاهاشو دونه دونه کندم دومی رو هم بالهاشو کندم. می خواستم ببینم کدومشون با زندگی جدیدشون بیشتر حال می کنن کسافطا همکاری نکردن تلف شدن. هیچی دیگه پروژه ام ناقص موند
فانتزیم اینه که بتونم دکتر زنان زایمان شم وقتی از اتاق عمل بیام بیرون سرم بندازم پایین بگم متاسفم بچه ناقص به دنیا اومده! بعد در حالی ک همه از ترس خشکشون زده پدر بچه از من بپرسه :چه مشکلی داره؟ منم دستامو بزارم رو دلم هار هار بخندم و بگم :بچه دندون نداره
یه نصیحت... همیشه طوری به دوست پسرتون نگاه کنید که اگه کسی تو خیابون ازتون پرسید این آقا چه نسبتی با شما دارن؟ شما بدون حتی پلک زدن بگید :عابر بانکمه، مشکلیه؟:)