می لغزد نگاه خسته " من " بر نگاه خیره " تو "، و آشوبی ازعشقی نهفته، خواهشی مبهم، قصه های ناگفته، رازهای پنهان، خنده های سردبر پا میشود، و میرو ی به دور دستها، چه دشوارست باور تلخ نبودنت...!
وقتی مردان، حرمت مرد بودنشان را بدانند و زنان، شوکت زن بودنشان را! مردان همیشه مرد میمانند و زنان، همیشه زن! آنگاه هر روز نه روز "زن"، نه روز "مرد" بلکه روز انسان است...
اخ خدا جونم دلم یکیو میخواد ساعتها باهاش حرف بزنم سر که بلند کردم نبینم داره درو دیوارو نگاه میکنه، وسط حرفام داد نکشه پا نشه بره، خدا جونم نکنه وقتی با تو هم حرف میزن حواست به بنده های دیگته؟؟؟
تمام هوا را بو می کشم... "هیس"... می خواهم رد نفس هایش به گوش برسد... اما... گوشم درد می گیرد از این همه بی صدایی... دلتنگی هایم را مچاله میکنم و پرت می کنم سمت اسمان... دلواپس تو می شوم که... کجای قصه مان سکوت کرده ای که تورا نمی شنوم!!!