من همه قصه هام قصه توستیه دفعه مثل یه گل رفتی تو دست خزون
سیل بارون و تگرگ میـومد از آسـمون
بردمت تــو گلخونه که نریزه روی سرت
تا یه وقت خیس نشه بشکنه بال و پرت
نشکنی زیر تگرگ , نریزه از تو یه برگ
من تموم قصه هام قصه تــــــوست
اگه غمگینه اون از غصه تــــــوست
یه دفعه مثل یه شمع داشتی خاموش میشدی
اگه پروانه نبود تــــو فراموش میشدی
آره پـروانـه شـدم کـه پرام سوخته شده
که آتیش دل تــو به دلــم دوخته شده
که بسوزه پر و بالم که راحت بشه خیالم
دارم از تو مینویسم تو که غم داره نگاهت
اگه دوست داشتی بگو تا بازم بگم برایت
انقده میگم تا خسته شم
با عشق تو شکسته شم