بزرگترین آرزوی من
کوچک ترین نگاه توست
بزرگترین غم من
آخرین نگاه توست
درون سینه ام صد آرزو مرد
گل صد آرزو نشکفته پژمرد
دلم بی روی او دریای درد است
همین دریا مرا در خود فرو برد
تو را آرزو نخواهم کرد هیچ وقت
تو را لحظه ای خواهم پذیرفت که خودت بیایی
با دل خود ، نه با آرزوی من
دو دست گرم تو شفای مرگ من است
لبان مست تو شکوه قلب من است
کجا روم و به که گویم که یک لحظه
خنده تو تمام آرزوی من است
آرزو دارم با بارش هر دونه از برف زمستونی
یه غم از رو دلت کم بشه نازنینم
صفایى بود دیشب با خیالت خلوت من را
ولى من باز پنهانى تو را آرزو کردم
هیج وقت آرزو نکن دنیا مال تو باشه
آرزو کن کسی که دنیای توست
مال کسی نباشه
آرزو می کنم هیچ راه نجاتی نداشته باشی
وقتی غرق خوشبختی هستی
آرزوی قشنگی ست
داشتن ردپای تو کنار ردپای من
بر دشت سپید پوشیده شده از برف
هنوز اما نه برف آمده و نه تو
می گن شبا
فرشته ها از آرزوی آدما
قصه می گن واسه خدا
خدا کنه همین حالا
رویای تو گفته بشه پیش خدا
✘ به بعضیا باس گفت: ✘ بیمــــــــــــــــــﺎره اون ✘ ✘ ✘ سکــــــــــوتتم.. ⇇
✘ دمت گــــــــــــــــــــــرم...
✘ ✘ بیشتر خفَــــــــــــه شو.. ─