میدونی بن بست زندگی کجاست؟
وقتیه که نه حق رسیدن داری!
نه توان فراموش کردن !
حرف های زیادی داری
سکوت علامت چیست
نمی دانم علامت رضایت است
یا همان جواب ابلهان خاموشی است
معنی جدیدی به سکوت داده ای
سکوتت را می فهمم
یعنی انتظار
زدم فریاد خدایا این چه رسمی است
رفیقان را جدا کردن هنر نیست
رفیقان قلب انسانند خدایا
بدون قلب چگونه می توان زیست ؟
تو خیسِ بارانی
اما من مثل اتاق زیر شیروانی پُر از خاطره بارانم …
اگر کسی می گوید که برای تو می میرد دروغ می گوید
حقیقت را کسی می گوید که برای تو زندگی می کند
مات شدم از رفتنت
هیچ میز شطرنجی هم درمیان نبود
این وسط فقط یک دل بود
که دیگر نیست
برو ای خوب من هم بغض دریا شو خداحافظ
برو با بی کسی هایت هم آوا شو خداحافظ
تو را با من نمی خواهم که ما معنا کنم دیگر
برو با یک من دیگر بمان ما شو خداحافظ