sms faramoshi
یادت هست ؟
جــناق می شکستیم می گفتیم : ” یادم تــــو را فرامــــوش ”
ولی امـــــــروز
تمام استخوانهـــــایم شکــــــــسته باز هم تو را فراموش نکردم !
sms faramoshi
•
فراموش می شوم
راحت تر از رد پایی بر برف
که زیر برفی تازه دفن می شود
راحت تر از خاطره ی عطر گیجی در هوا
که با رهگذری تازه از کنارت رد می شود
sms faramoshi
•
خاموشی بهانه است
مشترک مورد نظر قصد فراموشی دارد
•
sms faramoshi
•
آدم که غمگین می شود
خودش را جدا می کند از جمع
که مبادا آسیبی به خوشی های دیگران بزند
مورد فراموشی قرار می گیرد
و تنها تر و تنها تر می شود
آنچنان در تنهایی خود غرق می شود
که دیگر با هیچ تلنگری بر نمی خیزد
و این آغاز تلخ یک پایان است
sms faramoshi
•
سلامتی اونی که فک می کنیم تونستیم فراموشش کنیم
ولی وقتی تنهاییم
تو سکوت شب می بینیم چقد دلمون هواشو کرده !
sms faramoshi
•
انصاف نیست
رفتن آدمها با خودشون باشه
فراموش کردنشون با ما …
sms faramoshi
•
فراموش شدن همیشه از نبودن نیست !
گاهی از نزدیک شدن زیاد فراموش می شی … !
sms faramoshi
•
امروز روز آخر است فراموشت می کنم
دیروز هم روز آخر بود
هر روز من به بهت زدگی می گذرد
من هر روز فراموشت می کنم
اما چه فایده که با هر طلوع خورشید
دوباره تمام من میشوی
مرگ هم تو را از خاطرات و ذهن من پاک نخواهد کرد
sms faramoshi
•
این روزها صدای ثانیه ثانیه
فراموش شدنم را می شنوم
sms faramoshi
•
اکنون کجاست؟
چه میکند ؟
سردش نیست؟
غذا خورده است ؟
حالش خوب است ؟
همه بر وفق مراد است ؟
میپرسید چه کسی ؟
کسی که فراموشش کرده ام . . !
sms faramoshi
•
گاهی بدون بغض و گریه
و بدون داد و هوار
باید قبول کنی فراموش شدنت را !
sms faramoshi
•
هی !
فراموشی از این جانب محال است
نمیدانم از آن جانب چه حال است ؟
sms faramoshi
•
فراموش کردن یک نفر
مثل فراموشی خاموش کردن چراغ حیاط خلوت است
برای همین همهِ روز بعد روشن میماند
بعد همان چراغ یاد آورات میشود
sms faramoshi
•