••••••••••••
گله دارم ز همه قول و قراری که نشد
سردی عشق تو و فصل بهاری که نشد
••••••••••••
عشقی که تنها با یک نگاه آغاز میشود
با شناخت سست و سست تر میشود
ولی عشقی که با شناخت آغاز میشود
با هر نگاهی عمیق و عمیق تر میشود
••••••••••••
چه ساده بودم آن هنگام که میپنداشتم
ترکیدن بادکنک آبی ام ناگوار ترین حادثه عالم است
••••••••••••
ز درد عشق تو با کس حکایتی که نکردم / چرا وفای تو کم شد ، شکایتی که نکردم . . .
••••••••••••
با دل عاشق بد نکن ای آدم نامهربون / سنگدل و بی وفا نشو ، یه دل داری اینم نشون . . .
••••••••••••
اکثر ما نه به خاطر یافتن فردی کامل ، بلکه به خاطر کامل دیدن یک فرد نا کامل
عاشق میشویم که از پیله تنهائی خود رها شویم . . .
••••••••••••
۲تا گل بگیر دستت ، یکی دست راست ، یکی دست چپ
ولی من گل وسطی رو دوست دارم !
••••••••••••
آنجا که توئی ، رهگذری نیست مرا / جز دوری تو غم دیگری نیست مرا
خواهم که به جانبت پرواز کنم / حیف است که هیچ بال و پری نیست مرا . . .
••••••••••••
چای اشک ، آهسته بریز که غم زیاد است / ای شمع آهسته بسوز که شب دراز است
امروز کسی محرم اسرار کسی نیست / ما تجربه کردیم ، کسی یار کسی نیست . . .
••••••••••••
لنگر عشق زدم بر دل طوفانی تو / تکیه گاهم شده است ساحل بارانی تو . . .
••••••••••••
در طوفان زندگی ، با خدا بودن بهتر از ناخدا بودن است . . .
••••••••••••
در آسمان دل من پرنده پر نمیزنه / تو کلبه غم زده ام محبت سر نمیزنه . . .
••••••••••••
کاش میدانستی آن کس که در تو امید به زندگی را پرورش میداد ، خودش محتاج
قطره ای از باران محبت بود . . .
••••••••••••
باز هم ثانیه ها اسم تو را جار زدند و دقایق امشب یه تو تکرار زدند
سکوتی که در این عقربه ها میچرخید ، نکند در دل تو اسم مرا دار زدند . . .
••••••••••••
تو رفتی و من شدم لحظه شمارت / دو قطره اشک مانده یادگارت
اگر برگشتی و من را ندیدی / بدان که مرده ام از انتظارت . . .
••••••••••••
خسته در حبس زمینم ، ماه من یادم کن
به نگاهی ، به پیامی ، سخنی شادم کن !
••••••••••••
میروم دیگر شما یادم کنید / من که رفتم این غزل ها را شما دفتر کنید
میروم تا دل نبندم دل به خوبی هایتان / باز هم دل بستم و زخمی شدم ، باور کنید . . .
••••••••••••
نگاهی کرد و در به در کرد ، یقین کرد عاشقم بعدش سفر کرد
شکسنی خورد و آمد تا بماند ، ولی من رفته بودم ، او ضرر کرد . . .
••••••••••••
سلام ای بی وفای بی مرووت / سلام ای ساز گیتار محبت
سلام کردم نگی تو بی وفائی / وگرنه ما که عاشقیم بی مرووت !!!
••••••••••••
گر نگه دار من آن است که من میدانم / شیشه را در بغل سنگ نگه میدارد . . .
••••••••••••
بزرگ ترین درد دنیا اینه که بدونی پناه لحظه هات . پناه دیگری دارد . . .
••••••••••••
یافتن میلیون ها دوست معجزه نیست ، معجزه توئی که بین میلیون ها دوست ، تکی !
••••••••••••
من که پشت پا زدم به هرچه هست و نیست / تا که کام او ز عشق خود روا کنم
خود را نمیبخشم ، اگر که زین پس به عاشقان وفا کنم . . .
••••••••••••
اگر لیلی به مجنون داده میشد / دگر هیچ عاشقی رسوا نمیشد
••••••••••••
من و تو از تبار بی کسانیم / در این غوغا چه کس را کس بدانیم
کسی نشنید فریاد کمک را / کمک کن تا برای هم بمانیم . . .
••••••••••••
دل تمنا میکند تا من بسازم خانه ای / عاشقان کی خانه دارند دل مگر دیوانه ای !؟
••••••••••••
آن شب که شد زندگی ما آغاز ، آغاز شد افسانه این سوز و گداز
دادند به ما دلی گفتند بسوز ، دیدند که سوختیم گفتند بساز . . .
••••••••••••
اگه گفتی امروز چه روزیه ؟
بگو دیگه !
زیاد فکر نکن ! امروز همون روزیه که دلم برات تنگ شده !!!
••••••••••••
عشق یعنی اینکه وقتی میخوای برسونیش ٬ رادیو پیام رو روشن کنی
و ببینی کدوم مسیر پر ترافیک تره !
••••••••••••