یک بار ، یک بار و فقط یک بار می توان عاشق شد … عاشق زن ، عاشق مرد ، عاشق اندیشه ، عاشق وطن ، عاشق خدا ، عاشق عشق … یک بار و فقط یک بار … بار دوم دیگر خبری از جنس اصل نیست !
این جا آنقدر شاعرانه دروغ می گویند و آنقدر در دروغ هایشان شاعر می شوند که نمیدانم در این سرزمین با اینهمه فریب چگونه ست که دلم هنوز خواب باران را دوست دارد!
بعضی ها ، هیچ وقت آدم نمی شوند ! در چرخه ی تکامل … چگونه ظاهرِ آدم یافتند ، نمیدانم ! خصلتشان زخم زدن است ! و خراشیدنِ روح ! حالا تو بگو ، چگونه در کنارِ چنین گرگهایی .. اگر چنگ در نیاوری ! دوام می یــابــی !